سلام به همهی زندگی برتریها
یه سوالی که خیلی ذهنمو مشغول کرده اینکه اصرار در خواستگاری اونم اگه مستقیم به دختر خانوم گفته بشه تا چه حد باید باشه !!
من دانشجوی دکترا هستم ولی سربازی نرفتم اما یه کار پاره وقت دارم ولی کار ایندم تضمین شدس و تو خدمت هم کار میکنم ، به یه دختر خانومیعلاقه مند شدم تمام شرایطمم توضیح دادم که قصدم ازدواجه و به محض اینکه حداقل شرایط رو فراهم کنم به خواستگاریتون میام ، ۱ سال هم هست در ارتباطیم به واسطهی کار مشترک دکترا ولی ایشون هر بار نه میارن و تا دلیل میارم میگن دلیل خاصی نداره .
البته من ۴ ماه هست موضوع رو باهاشون در میون گذاشتم و تو این چهار ماه ۴ بار خواستمو تکرار کردم و هربار نه شنیدم ، خواستگاری فعلا نمیتونم برم چون خانوادهی دختر یه مقدار وضع مالیشون بهتره و خودشم گفته توقع خودم و خانوادم بالاست ، منم باید حداقل یه پولی دستم باشه که برم دسته خالی نمیشه ، اگه میگفت با خانواده تشریف بیارید با اینکه دستم خالیه بازم میرفتم ولی هر بار نه میگن .
حتی بهشونم گفتم اگه مشکل پوله من میرم تمام خواستهها تو برآورده میکنم بعد میام هیچی چه جهاز چه خرید از طرف خانوادتم ازت نمیخوام من فقط خودتو میخوام و خودتی برام مهمیبازم جوابش منفی بوده واقعا نمیدونم چه جوری بگم که فقط خودتی که برام مهمی!!
ولی تلگرامیگفتم. چون بحث ازدواج شد منم دلو زدم به دریا
ولی کار مشترک که انجام میدیم خیلی باهام صمیمیهست از خودش خانوادش اتفاقات روزمره میگه ، این باعث شده که فکر کنم اونم حس متقابل داره که باعث شده من چند بار پیشنهاد دادم ، نمیدونم شاید کلا صمیمیه رفتارش ، یه مریضی هم داره که مادر زادیه و باید تا آخر عمرش قرص بخوره و زیر نظر پزشک باشه که اصلا برای من مهم نیست ولی نمیدونم شاید به خاطر مریضیش نه میگه شاید چیزای دیگه ، ولی خب خیلی اصرار کردم دلیل بگه ولی نگفتن ایشون
واقعا گیج شدم ممنون میشم دختر خانومها راهنمایی کننن و بگن اصرار نتیجه میده یا نه !!!
راه حل میخوام ازتون